چی بگم که دوست داشته باشین؟

عاخه اینجا رو ناشناس ساختم تا مثلا یه جای امن برای خودم و نوشته هام باشه .

میخواستم جایی باشه تا احساسات کور شده و طرد شده رو اینجا بیان کنم ، منظورم احساساتیه که از پسر ها نفی شده.

فقط میتونم بگم یه حسی درونمه که عاشق همه چی هستم ، عاشق گل و درت و پرنده و تموم آدم ها و حتی اون عود داخل گلدون که داره میسوزه....