اینجا صدای خسته ی من است

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۶ ق.ظ

بی خواب شدم شاید...

چرا اینقدر پر حرف شدم ، فقط دارم مینویسم. تایپ پروپوزال تموم شد اومدم تو وبلاگ . شاید اثرلت همون حالت شعف بعد بی خوابیه . یعنی یه چرت بزنم یا نه برم حموم🙁 ۴۵ دقیقه دیگم آقای مجیدی میاد و روزی از نو . دیروز هم خوب نخوابیدم و بعد داخل اتاق رو ی کتابم خوابم برد اومد بالای سرم مثل فنر از جام پریدم ، اصلا نفهمیدم چرا انگار یه حس غریزه بود یا شاید فکر کردم حمیده میخواد اذیت کنه . ۵ دقیقه ای طول کشید تا بحال خودم اومدم:( 

برم دیگه وسایلمو بذارم کم کم چایی رو آماده کنم و بعدشم حمووم



نوشته شده توسط صدای من
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

بی خواب شدم شاید...

يكشنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۶ ق.ظ

چرا اینقدر پر حرف شدم ، فقط دارم مینویسم. تایپ پروپوزال تموم شد اومدم تو وبلاگ . شاید اثرلت همون حالت شعف بعد بی خوابیه . یعنی یه چرت بزنم یا نه برم حموم🙁 ۴۵ دقیقه دیگم آقای مجیدی میاد و روزی از نو . دیروز هم خوب نخوابیدم و بعد داخل اتاق رو ی کتابم خوابم برد اومد بالای سرم مثل فنر از جام پریدم ، اصلا نفهمیدم چرا انگار یه حس غریزه بود یا شاید فکر کردم حمیده میخواد اذیت کنه . ۵ دقیقه ای طول کشید تا بحال خودم اومدم:( 

برم دیگه وسایلمو بذارم کم کم چایی رو آماده کنم و بعدشم حمووم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۵/۱۲
صدای من

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">