اینجا صدای خسته ی من است

پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۳۸ ب.ظ

پیشگوی اتفاقات بد

این سه روز مثل معتادا رخت خوابم رو میندازم جلوی شوفاژ و بالشتم رو تکیه میدم به آجرنماش . پتوی رو هم تا گردن میندزم رو خودم. بعد میرم تو فکر ، گوشی رو هم میذارم کنارم تا دیگه زحمت پا شدن به خودم ندم اگه کسی زنگ زد جوابشو بدم . خستم خیلی خسته ، انگار همه ی مشکلات عالم یکباره جمع شده و روی سر من آوار شده باشه . شدم مثل یه پیشگو ، میدونم چندروز آینده قراره اتفاقاتی بیفته که زندگیم رو عوض کنه ، اتفاقاتی که من رو خواهد شکوند . هیچ کاری هم از من بر نمیاد فقط صبر کردن و صبر کردن ... صبر این موقع ها مثل خوره میمونه ...

کاش دکمه ی ریستارت رو یکی فشار میداد



نوشته شده توسط صدای من
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

پیشگوی اتفاقات بد

پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۳۸ ب.ظ

این سه روز مثل معتادا رخت خوابم رو میندازم جلوی شوفاژ و بالشتم رو تکیه میدم به آجرنماش . پتوی رو هم تا گردن میندزم رو خودم. بعد میرم تو فکر ، گوشی رو هم میذارم کنارم تا دیگه زحمت پا شدن به خودم ندم اگه کسی زنگ زد جوابشو بدم . خستم خیلی خسته ، انگار همه ی مشکلات عالم یکباره جمع شده و روی سر من آوار شده باشه . شدم مثل یه پیشگو ، میدونم چندروز آینده قراره اتفاقاتی بیفته که زندگیم رو عوض کنه ، اتفاقاتی که من رو خواهد شکوند . هیچ کاری هم از من بر نمیاد فقط صبر کردن و صبر کردن ... صبر این موقع ها مثل خوره میمونه ...

کاش دکمه ی ریستارت رو یکی فشار میداد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۱۷
صدای من

نظرات  (۲)

یعنی اینقدر سرد شده که بری پیش شوفاژ؟

پاسخ:
شوفاژ خاموشه ، اما دراز کشیدن و تکیه دادن بهش شده عادت برام

آهان.

پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">